ممکن است نتوانید رفتار آنها را کنترل کنید، اما بر آنچه که می‌آموزند کنترل دارید.

یادگیری نحوه تنبیه یک کودک لجباز یا کودکی که گوش نمی‌دهد، والدین را با چالش های منحصر به فردی مواجه می‌کند. درخواست‌های ساده یا توبیخ‌های ملایم می‌توانند به سادگی توسط کودکی لجباز نادیده گرفته شوند، در این صورت ممکن است والدین به سادگی از کنترل کودکشان ناامید شوند. اما زمان آن رسیده است که این الگو را تغییر دهیم. اهمیت "نظم و انضباط" فراتر از واداشتن بچه ها به گوش دادن و اطاعت کردن است. اصول و مقررات راهی است که والدین توسط آن ارزش های اصلی خود را به فرزندانشان منتقل می‌کنند و وقتی صحبت از تنبیه یک کودک لجباز می‌شود، تنبیه هدف اصلی نیست بلکه تعیین حد و مرزها هدف اصلی است.


کلید برخورد با یک کودک لجباز، حفظ اقتدار است

"اگر کودکی دارید که به دستورها گوش نمی‌دهد، قوانین و مرزها را دوست ندارد، یا در مورد آنها لجباز است، قبول کنید که کنترلی بر شخصیت او ندارید، اما بر نحوه یادگیری آنها کنترل دارید.

" شارون سیلور" ، آموزگار والدین ، بنیانگذار "والدین فعال" و نویسنده کتاب "واکنش نشان دادن و شروع به پاسخگویی را متوقف کنید" ، می‌گوید:

اولین چیزی که باید به آن دقت کنید این است که در مورد اصول خود قاطع باشید. شما بر روی شن‌ها خطی می‌کشید و صرف نظر از  هرگونه احساسات کسی حق عبور از آن را نباید داشته باشد. وقتی فرزندتان عصبانی می‌شود یا بر سر شما فریاد می‌زند یا پرخاشگرانه رفتار می‌کند، به او نشان دهید که این خط کجاست. بزرگسال باشید و کنترل موقعیت را به دست بگیرید. به او بگویید:"میفهمم که خیلی عصبانی شدی ولی نباید صدات رو بالا ببری! چیکار کنیم که حالت بهتر بشه؟"

 این رویکرد به کودک این احساس را می‌دهد که شنیده می‌شود و والدینش به احساساتش اهمیت می‌دهند.

قدم بعدی در برقراری صلح با کودکی که تن به قوانین و نظم نمی‌دهد ، شفاف سازی و توضیح قابل فهم قوانین برای کودک است. سیلور می‌گوید: «به‌عنوان یک خانواده، باید در یک زمان معمولی بنشینید- نه در حین یا بعد از یک درگیری - و قوانین را وضع کنید. در ارتباط با کودکی لجباز باید از یک قانون طلایی تبعیت کنید. طبق این قانون رفتار با کودک باید سه ویژگی مهم را دارا باشد که این ویژگی ها عبارتند از: امنیت، مهربانی و احترام. همچنین برای فرزندتان روشن کنید که اگر هر رفتاری همراه با حس امنیت، مهربانی و احترام نباشد، مناسب نیست.


یک هشدار وجود دارد: برای اینکه این قوانین ابزار یادگیری مؤثری برای فرزند شما باشند، باید آنها را نیز تمرین کنید. دلیلی وجود دارد که چرا قانون طلایی در طی زمان آزمون خود را پس داده است و آن دلیل این است که ما با دیگران همانگونه ای رفتار می‌کنیم که با ما رفتار می‌کنند، بنابراین با کودکان به گونه ای رفتار کنید که می‌خواهید با شما رفتار شود و اینگونه به تداوم بی احترامی‌ها و درگیری‌ها پایان می‌دهید. سیلور توضیح می‌دهد: «من این ایده را دوست دارم که همه چیز را حول "ایمن، مهربان و محترمانه" متمرکز کنم، زیرا برای همه صدق می‌کند. «اگر کودکی سر شما فریاد بزند، بگوید «گوش نمی‌کنم» یا «از تو متنفرم» و شما مداخله کنید، بلافاصله درگیر بازی قدرت شده اید. پس دخالت نکنید، فریاد نزنید و نسبت به رفتار پرخاشگرانه آنها پرخاشگرانه رفتار نکنید. رفتار متقابل باعث ایجاد دشمنی در یک درگیری می‌شود و شما دشمن فرزندتان نیستید.

نکته کلیدی در آن لحظات داغ این است که با کودک خود به عنوان یک فرد رفتار کنید. آنها فردی با شخصیت در حال رشد هستند که شما دائماً بر آنها تأثیر می‌گذارید، اما در نهایت، کنترلی روی آن ندارید. به یاد داشته باشید که هدف شما در اینجا چیست، هدف شما هرگز مجبور کردن آنها به خوردن سبزیجات یا اشتراک اسباب بازی هایشان یا انجام تکالیفشان نیست. هدف در اینجا آموزش و تربیت یک کودک با مهارت هایی است که در آینده بتواند برای خود و دیگران مفید باشد.